کد مطلب:28352 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:103

نرم خویی تا زمانی که توطئه در کار نباشد












1734. امام علی علیه السلام: نرم خویی، تیزیِ مخالفت را كُند سازد.[1].

1735. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: به دشمنت، اندازه ای نزدیك شو كه به خواسته ات برسی، و در نزدیكی به او زیاده روی منما تا خود و یاورت را خوار سازی. در چوبی كه در برابر خورشید نصب شده، بنگر. اگر آن را مایل كنی، سایه اش بسیار شود و اگر در مایل كردن زیاده روی كنی، سایه كم گردد.[2].

1736. تاریخ الطبری - به نقل از عبد الملك بن ابی حرّه حنفی -: علی علیه السلام روزی برای ایراد سخنرانی بیرون رفت. او در حال سخنرانی بود كه خوارج، در گوشه های مسجد، شعار «لاحكم الّا للَّه؛ حكمرانی جز برای خداوند نیست!»، سر دادند.

علی علیه السلام فرمود: «اللَّه اكبر! سخن حقّی است كه از آن، باطلْ اراده می شود. اگر ساكت شوند، از آنان صرف نظر می كنیم، و اگر سخن گویند، با آنان احتجاج می ورزیم، و اگر بر ما خروج كنند، با آنان پیكار خواهیم كنیم».[3].

1737. السنن الكبری - به نقل از كثیر بن نمر -: در حالی كه در نماز جمعه بودم و علی علیه السلام بر منبر بود، مردی به پا خاست و گفت: «لا حكم الّا للَّه؛ حكمرانی جز برای خداوند نیست!».

مردی دیگر هم به پا خاست و گفت: «لا حكم الّا للَّه!». آن گاه خوارج از گوشه های مسجد، به پا خاستند. علی علیه السلام با دست به آنان اشاره كرد كه بنشینند [ و فرمود: ]«آری؛ لا حكم الّا للَّه! سخنی كه از آن، باطلْ طلب می شود. بر پایه حكم خداوند به شما می نگریم. بدانید كه برای شما نزد من، سه ویژگی است: تا زمانی كه با ما هستید، شما را از مساجد خداوند باز نداریم كه در آن، نام خدا را بر زبان آورید؛ و تا زمانی كه دستان شما با دستان ماست، شما را از ثروت های عمومی محروم نسازیم؛ و با شما پیكار نكنیم، مگر آن كه نبرد كنید». آن گاه به ادامه خطبه پرداخت.[4].

1738. الأموال - به نقل از كثیر بن نمر -: مردی، مردی از خوارج را نزد علی علیه السلام آورد و گفت ای امیر مؤمنان! دیدم كه این مرد، تو را دشنام می دهد.

فرمود: «به او دشنام ده، همان گونه كه به من دشنام داد».

گفت: تو را دوزخی می انگاشت!

فرمود: «آن را كه با من پیكار نكند، نمی كُشم».

[ سپس ]فرمود: «آنها بر ما سه حق دارند: آنان را از مساجد، باز نداریم، كه در آن یاد خدا كنند؛ و آنان را از ثروت های عمومی باز نداریم، تا زمانی كه دستان آنان با دست های ماست؛ و با آنان پیكار نكنیم، تا زمانی كه با ما پیكار نكنند».[5].

1739. المصنَّف - به نقل از كثیر بن نمر -: مردی، مردی [ دیگر ] را نزد علی علیه السلام آورد و گفت: اینان، تو را دوزخی می انگاشتند! سپس فرار كردند. و این [ مرد ] را گرفتم.

فرمود: «آیا بكُشم آن كه را با من پیكار نكرده است؟».

گفت: تو را دشنام داد!

فرمود: «او را دشنام ده یا رها كن».[6].

ر. ك: ج 6، ص 390 (شكیبایی امام بر آزارِ خوارج و مدارا با ایشان.









    1. غرر الحكم: 560.
    2. شرح نهج البلاغة: 923/342/20.
    3. تاریخ الطبری: 72/5، الكامل فی التاریخ: 398/2، أنساب الأشراف: 135/3.
    4. السنن الكبری: 16763/319/8،تاریخ الطبری: 73/5، الكامل فی التاریخ: 398/2.
    5. الأموال: 567/245، كنز العمّال: 31569/300/11.
    6. المصنّف فی الأحادیث والآثار: 147/614/8، كنز العمّال: 31616/319/11